استاد اشکبوس و رویکرد جدید به آموزش زبان عربی در مدارس ایران

ساخت وبلاگ

از دبیران گرامی تقاضا دارم به طرح جلد و پشت جلد کتاب توجه کنند. تصویر ۴ دانشمند ایرانی ابوعلی سینا، ابوریحان، زکرای رازی و عمر خیام که تندیس آنها در مقر دوم سازمان ملل در وین قرار دارد بر روی جلد منتشر شده است. هدف ما این است که دانش آموز بفهمد دانشمند متعلق به جهان است. این سؤال برای دانش آموز ایجاد می شود چرا کتاب های این دانشمندان ایرانی به زبان عربی است؟ پاسخ ما این است که دانشمند و دانش متعلق به بشریت هستند. پشت جلد کتاب مقبره سعدی و شعری از ملمعات وی وجود دارد. چرا شاعر ایرانی به زبان عربی شعر می گفته است؟ زیباترین شعرهای عربی از اشعار سعدی است. اولین فرهنگ لغت عربی آقای فیروزآبادی از فارس نوشتند. کتاب دستور معتبر عربی ((الکتاب)) نوشته سیبویه ایرانی است. با همین بررسی جلد کتاب دانش آموز دلیل یادگیری زبان عربی را تا حدودی درک می کند. این طرح جلد هدف دار بوده و ما نباید از آن بگذریم. تألیف کتاب و آموزشی زبان عربی در کشور ما بر اساس اسناد بالادستی صورت می گیرد و سلایق شخصی در کلیات آن دخیل نیست. اینکه چه مباحثی در چه پایه هایی بیایند و یا نیایند کاملاً مشخص است. مثلاً صفت مشبهه بر وزن فَعل، تمام دبیران فقط مثال صعب و سَهل را می دانند.

برای این چند مثال محدود ما نباید یک قاعده وزن را آموزش دهیم. یا وزن فَعال مثل جبان به همین ترتیب است. در فارسی پسوند وا مثل نانوا وجود دارد اما پرکاربرد نیست. پسوند لاخ مثل سنگلاخ هم همین طور است. بنده ۶۰ کتاب تألیف کرده ام و سابقه طولانی در کار خودم دارم اما تابحال یکبار مفعول معه در روزنامه ها و کتب ندیده ام. حتی در قرآن هم ندیدم. اگر قرآن نبود زبان عربی وجود نداشت و صد در صد کشورهای عرب زبان به زبان های دیگری صحبت می کردند. در کتب صرف و نحو مثنی ذلک وجود دارد. اما کاربردی در عموم آنچنان ندارد. بجای این مواردی که به ندرت کاربرد دارند باید بر روی موارد پرکاربرد تمرکز کنیم. مثلاً اسم مبالغه در عربی و بویژه فارسی بسیار پرکاربرد است. در فارسی ما زیاده روی هم کردیم مثلاً کفاش اسم مبالغه است در حالیکه کفش لغت فارسی است. قناد از قند ساخته شده اما قند فارسی است. عراقی ها ((سکُر مکعب)) می گویند اصلاً چیزی به نام قند ندارند و شکر مکعب می گویند. کند و کندو از شیرینی می آیند در انگلیسی Candy هم به این معنی است. حرّاف در عربی نداریم حرف فارسی است اما چون وزن فعّال در فارسی بسیار پرکاربرد است، از آن استفاده شده است.

در عربی وزن فعّال بر بسیاری صفت، بر بسیاری انجام کار، شغل و ابزار دلالت می کند و معنا می شود. در عربی معاصر بیشتر ابزار جدید بر وزن فعّال، فعّاله بکار می روند. بعضی از دبیران با وجود تغییرات کتاب و شیوه تدریس هنوز بر اساس کتاب قدیم و سال ۷۶ تدریس می کنند. فَعَلَ فَعَلا فَعَلو؛ خیلی وقت است فعل فعلت فعلا فعلتا … شده اما دبیر اصرار دارد بر قدیم پافشاری کند. کتاب ها در پی هم یک روند را دنبال می کنند که با ناهماهنگی دبیران خاطره بد در ذهن بچه ها از درس عربی باقی می ماند. رویکرد آموزش زبان عربی: پرورش مهارت های چهارگانه زبانی به منظور فهم بهتر قرآن و معارف اسلامی و زبان و ادبیات فارسی.

هدف ما از آموزش عربی مکالمه نیست. در کتاب مکالمه وجود دارد اما بعنوان یک تمرین و نه هدف. تمرین زیبایی است که کلاس را شاداب می کند. اگر دکترای زبان عربی هم بگیرید در مکالمه مشکل خواهید داشت چون زبان عربی در شهرها و کشورهای عرب زبان بسیار متفاوت است. اگر با شما سمنانی صحبت کنم متوجه نمی شوید. اشتهارد نزدیک تهران است اما شما یک کلمه از زبان آنها را متوجه نمی شوید. همکار ما که اهل استان گیلان شهرستان صومعه سراست. اگر به ما سال در همان استان برود زبان آنها را متوجه نمی شود. در استان چیزان عربستان یک کلمه از زبان آنها برای سایر عربستانی ها قابل فهم نیست. بدوی ها که بنام بدو شناخته می شوند زبانی کاملاً متفاوت دارند. هدف ما از آموزش زبان عربی فهم قرآن است و بدنبال مکالمه نیستیم. مهارت های چهارگانه زبانی را تقویت می کنیم اما نباید هدف اصلی را از یاد ببریم. در کربلا شما اگر عربی کتابی صحبت کنید آنها می فهمند اما کاربرد ندارد. مثلاً بجای کیف حالک می گویند اِشلونک یا به زن ها می گویند إشلوغ. بر خلاف تصور عموم عرب ها بسیار پ ژ گ چ استفاده می کنند حتی بیشتر از ما. من در مکه بودم خانم زائر ایرانی که با عربی هم آشنایی داشت به من مراجعه کرد و گفت آن خانم عرب که پلیس بود به من ناسزا گفته است. من جویا شدم که آن خانم عرب گفت من خودم شیعه هستم و قسم می خورم فحش ندادم. با پرس و جو متوجه شدم که اختلاف بر سر همین تفاوت زبان عربی در کتاب و مکالمه ی عادی است. قُم إمش به معنی بلند شو و راه برو در گویش آنها گم إمشی است. مقام معظم رهبری قطعاً درباره آموزش زبان عربی از ما دلسوزتر هستند و در فرمایشی که در ادامه می آید شیوه ی آموزشی کنونی را زیر سؤال بردند.

آموزش قاعده محور عربی

عربی که ما در حوزه یاد می گیریم فلسفه ای دارد فلسفه اش این است که ما بتوانیم در تعبیرات عربی دشوار که یک عرب معمولی هم درست نمی فهمد مراد را پیدا کنیم یعنی بطور کامل بر قواعد و دستور زبان عربی مسلط شویم این یعنی اجتهاد در زبان عربی – مربوط به طلبه مغنی خوان یا سیوطی خوان ماست. ما باید عربی را آنچنان بیاموزانیم که دانش آموزان ولو هیچ قاعده ای را ندانند اما وقتی متن را می خوانند معنایش را بفهمند و این کاملاً ممکن است.

من نمی گویم اصلاً قاعده نباشد اما دانش آموز چه نیازی به این قواعد دشوار دارد. بجای همه اینها شما باید کاری کنید که دانش آموز متن خوانی عربی را یاد بگیرد هیچ احتیاجی نیست که اینگونه عربی در مدارس ما تدریس شود این یک رشته تخصصی استنباط فقه و اصول از منابع عربی است.))

یکی از مراجع تقلید به دفتر ما (دفتر تألیف کتب درسی) آمد و نمونه سؤال عربی نشان ما داد که پرسیده بود در جمله الفلاحون یذهبون ((ن)) بر چه دلالت می کند. آن مرجع بزرگوار به حق معترض ما شد که اصلاً اگر دانش آموز هم دانست به چه درد او می خورد. در این جلسه از شما دبیران عربی ۳ جواب مختلف و متفاوت برای این سؤال شنیدیم پس چه توقعی از دانش آموزان داریم که اینگونه سؤال طرح می کنیم. آن مرجع فرمود من که بر اساس فهم زبان عربی فتوا می دهم تا بحال بسیاری از قواعد برایم کاربردی نداشته است ولی شما آنها را در کتاب درسی به بچه ها می آموزید.

دانش آموز باید در این جمله معنی کشاورز را بداند جمع مفرد یا مثنی بودن را بشناسد زمان فعل و معنی اش را بداند. همین مقدار کفایت می کند. نکات شناساند به کار دانش آموز نمی آید. ما همه ی زبان مادری مان فارسی است ((روزِ جمعه)) چه نوع اضافه ای است؟ در کتاب های قدیم فارسی می خوانیم اما الآن حذف شده است چون کاربرد آنچنانی نداشته و ما همگی از یاد برده ایم که اضافه توضیحی بوده است. یاد گرفتن اضافه استعاری و تشبیهی اولویت دارد. چون کاربرد بیشتر و زیباتری هم دارند. من خودم مترجم رهبر انقلاب بوده ام ایشان به مکالمه عربی کاملاً مسلط هستند من عملاً بیکار بودم. ایشان با وجود تسلط به مکالمه می فرمایند نیازی نیست دانش آموزان ما این اهداف را دنبال کنند. خصوصاً در شهر کربلا عده زیادی فارس هستند عراق لُر و لَک و فارس زیاد دارد. زمان صدام با فرزندانشان فارسی صحبت نمی کردند اما نسل قبل آنها به خوبی فارسی را صحبت می کنند.

ما تلاش کردیم کلماتی که در کتاب هفتم آمده در کتاب هشتم تماماً تکرار شود و به همین ترتیب مجموع کلمات کتاب هفتم و هشتم در کتاب نهم بیاید. کتاب های جدید بر مبنای واژگان طراحی شده است. هم چنین زمان افعال را باید بیاموزند. هیچ وقت یک عرب زبان یک فارس زبان را به خاطر رعایت نکردن قواعد صرف و نحو عربی بازخواست نمی کند. من با همکارم سخنرانی ملک فهد را می دیدیم و می خندیدیم. یکی از همکاران علت خنده ی ما را سؤال کرد. گفتیم در یک سخنرانی کوتاه، پادشاه کشور عربستان مَهد زبان عربی، بیش از ۴۰ اشتباه قواعدی داشت. ما توقع داریم دانش آموز فارسی زبان ما تمام این قواعدی که بزرگان زبان عربی حتی گویندگان اخبار کشورهای عربی از آن فراری هستند را به درستی بیاموزد و بکار گیرد. گویندگان اخبار هیچ اعرابی را ظاهر نمی کنند و کلمات را ساکن می کنند و می خوانند. دانش آموز ما حق دارد که بپرسد این ظرافت های نحوی به چه درد من می خورد و واقعیت آن است که به کارش هم نمی آید.

هدف من از این جلسه در یک عبارت کوتاه این است که شما دبیران گرامی بدانید هدف از تدریس کتاب های عربی جدید فهم متن است و اگر مکالمه و دیگر مطالب آمده تمرینی در جهت رسیدن به همین هدف است. تبدیل تعریب ساخت تشکیل و اعراب گذاری در کتاب های جدید نمی خواهیم. در دانشگاه اُمّ القری یکی از اساتید عرب زبان کتاب های درسی عربی ما را برای فرزندش خواست و به من گفت بلحاظ آیات و احادیث بسیار جالب است اما از لحاظ آموزش زبان افتضاح است. این جمله او هنوز در گوشم زنگ می زند که گفت بین آموزش زبان عربی به کسی که عرب زبان است و غیر عرب زبان ها فرق بسیار زیادی است. آموزش شما بر اساس آموزش به عرب زبان هاست. من با او مخالفت کردم. برای اثبات اشتباه من متنی بدون اعراب به جوان فوق لیسانس مسئول پذیرش یکی از بهترین هتل های مکه داریم تا برایمان بخواند. او در ده خط ۴۰-۳۰ اشتباه نحوی داشت. آن جوان بعد گفت این قواعد زبان عربی همگی توسط شما ایرانیان نوشته شده است که حرف درستی بود. در مکالمه زبان عربی آن کسی که سواد عربی ندارد موفق تر عمل می کند. من به عنوان مدرس زبان عربی در سازمان حج به این مطلب واقف شدم. افرادی که سواد عربی دارند برای مکالمه دچار لکنت و اشکال می شوند. در حالیکه باقی افراد بدون رعایت قواعد منظور خود را می رسانند و با جملات غلط کارشان راه می افتد.

دبیران گرامی بر خلاف اهداف کتاب سؤال طراحی می کنند و دانش آموزان و خودشان را دچار مشکل می کنند.

کتاب بر اساس وجه غالب و کاربرد غالب نوشته شده است. بسیاری موارد وجود دارد که وجه دیگری که به گوش ما نرسیده است هم صحیح است. مثلاً در قرآن داریم: و قال نِسوهٌ؛ بجای: و قالت نِسوهٌ. قرآن برای ما سند است پس هر دو وجه بکار می رود. ما از دانش آموزان به همین علت تبدیل نمی خواهیم. باز در قرآن برای بنو اسرائیل ءامنت آمده است. در کنکور ما سؤالهای اشتباه از این دست داشتیم مثلاً وجه غالب علیه السلام است اما در قرآن علیهُ السّلام آمده است. در کتاب های مؤسسات سؤالاتی برای بچه های سال هفتم مطرح می شود که من هم پاسخ آنها را نمی دانم. کلمه ی قُضات را با تشدید نوشته بودند و پرسیده بودن بر چه وزنی است. وزن فُعله ریشه اصلی آن است.

یک سؤال تستی داده بودند که دو گزینه صحیح داشت و هر دو در قرآن هم آمده است. برای ایام که جمع غیر قل است هم جمع و هم مفرد معدودات و معدودت در قرآن آمده است.

بقای زبان عربی مدیون قرآن است. زبان لاتین یکی از زبان های بسیار قوی بوده که ۲۴ علامت معرفه دارد و علاوه بر مذکر و مؤنث خنثی نیز دارد ولی به مرور از بین رفته است. کشور مصر در زبان انگلیسی Egypt نامیده می شود که همان القبط است اصلاً زبان آنها عربی نبوده و بواسطه قرآن زبان عربی در آن سرزمین ظهور و بروز پیدا کرده است. عربی آنها مخلوطی با زبان قبطی است. بر اساس قرآن قواعد زبان عربی وضع شد اما به استثناء های قرآن توجه نشد یکی از دانشجویان لبنانی الاصل را دعوت کردیم متون کتاب را بخواند دومی خواند هُنَّ تَذهَبنَ؛ و اصرار داشت درست می خواند. از جهتی هم درست می گفت چون در لبنان وجه غیر غالب استفاده می شود و صحیح است. در کربلا یکی ا ز دوستان من که حافظ کل قرآن بود عربی صحبت می کرد که باعث خنده شدید یک عراقی شد. آن عراقی به ما گفت شما مگر از اصحاب کهف هستید که عربی را اینطور کتابی و با اعراب ظاهر شده صحبت می کنید؟ بمع ذلکَ اولئک، نمی شود بلکه اولئک است جمع ذاک می شود اولئک ولی همه ی ما عادت کرده ایم به اشتباه مصطلح و کم کم این واژه ها از زبان حذف شدند مثل خُسبیدن که خیلی کم به کار می رود.

ما در تألیف کتب درسی مشکلات متعددی داریم که منحصر به عربی نیست یکی از کارشناسان کشور بلژیک به گروه ریاضی مراجعه کرده بود اعتراض می کرد که فلان مطلب که در کتاب درسی شما آمده به چه درد دانش آموز می خورد و آنها هم پاسخی نداشتند. در درس فیزیک هم همین مشکلات وجود دارد. ما ۱۴ سال کلمه ی مرحبا را درس دادیم و آفرین معنی کردیم که کاملاً اشتباه است و در هیچ لغت نامه ای این معنی را نمی دهد. ما در فارسی با این معنی استفاده کردیم مثل اینکه دو رفیق مرد در فارسی می گویند ما با هم ده سال اُخت هستیم!!

یا مثلاً عُنُق یعنی گردن، اما ما در فارسی اخمو معنی کردیم و استفاده می کنیم. مرحبا یعنی خوش آمدید. عرب های مسیحی در معنای سلام استفاده می کنند. علی وَشَک هم ۱۴ سال اشتباه تدریس شد درست آن علی وُشک است.

در ثانی این لغت در متون قرآنی روایی و اشعار بکار نرفته است پس نباید در کتاب های درسی به بچه ها بیاموزیم.

خیلی از اوقات ما به چیز اشتباه عادت می کنیم و حاضر به تغییر آن هم نمی شویم. در تاریخ داریم لوئی شانزدهم جلسه مهمی را رها می کند و می رود انتهای باغ و از سربازی می پرسد از چه چیزی اینجا نگهبانی می دهی؟ لوئی شانزدهم به اطرافیانش می گوید: سالهاست این سؤال در ذهن من است که این پست نگهبانی برای چیست. سرباز با واهمه می گوید: نمی دانم. مافوق از من خواسته است. از مافوق و فرمانده مافوق او هم می پرسند علت را نمی دانند. تا اینکه مادر لوئی می گوید: تقصیر من است تو که کودک بودی نیمکتی را اینجا رنگ کرده بودند و ما سربازی را موظف کردیم تا مواظب باشد تو رنگی نشوی. ۴۰ سال گذشته و من یادم رفته است آن پست را لغو کنم! ما انسانها کارهایی را از روی عادت انجام می دهیم اما یک لحظه از خودمان نمی پرسیم چرا این کار را انجام می دهیم؟

یک سؤال در ادامه ی این مطلب تابحال بعنوان دبیر عربی از خودمان نپرسیدیم چرا در ثلاثه أشیاء، کلمه ی أشیاء تنوین نگرفته است؟ در زبان کهن فارسی شی به معنای چی بوده که لُرها هم به کار می بردند. کم کم شی به چی و چیز تبدیل شده است. چون اصل واژه فارسی بوده جمع آن غیر منصرف شده است سه حرف اصلی کلمه ساعه چیست؟ ساعه فقط جمع ساعات دارد و مشتق دیگری از آن ساخته نشده است. در واقع سایه در ایران قدیم حکم ساعت را برای ایرانیان داشت به عربی که وارد شد به ساعه تغییر کرد. بنابراین واژه ایرانی است.

زبان عربی کلمات را می گیرد و از آن واژگان جدید تولید می کند. مثلاً از تلفن فعل ساختند. یا مُبسَتر تغییر یافته ی پاستوریزه فرانسوی است. یا مَسّیج (message) به باب های مختلف برده می شود و بکار می رود (مَسَّجَ یمسّج تمسیج)

در ادامه نمونه سؤالات سخت و چند جوابی مطرح شده برای دانش آموزان پایه هفتم و هشتم در مدارس مطرح شد و آقای دکتر از دبیران خواستند در طراحی سؤال اهداف کتاب را دنبال کنند بعنوان مثال تلک البنت … والدُها … (تَساعِدُ – یُساعِدُ) دانش آموز تیزهوش هم وقتی قاعده را در آن پایه نخوانده است نباید با این سؤال مواجه شود.

نباید برای پاسخگویی به سؤالات ما دانش آموز الفاظ و عبارت های کتاب را حفظ باشد. یکی دیگر از مشکلات ما هماهنگی با درس قرآن و دینی دانش آموزان است. باید مبنای آموزش عربی کتاب عربی باشد و درس قرآن و دینی در راستای آن و هماهنگ باشند.

در تهیه تصاویر کتاب درسی نیز ما با مشکل مواجه هستیم و تیم حرفه ای مخصوص این کار وجود ندارد. خیلی از عکس های کتاب را خود بنده گرفتم. خیلی از دبیران سراغ راهنمای معلم نمی روند و اصلاً آن را مطالعه نمی کنند. یکی از نکات درس اول کتاب که شاید فقط یک درصد دبیران که راهنما را خواندند به آن پی بردند وجود ویرگول به رنگ قهوه ای در عبارات برای بهتر خواندن و معنا کردن دانش آموزان است که به تدریج در کتاب حذف می شود.

در آموزش انگلیسی هم ما به تدریج و با ساده سازی زبان آن را آموزش می دهیم. مثلاً بجای Do you have a pen? ابتدا یاد می دهیم have you a pen? . در آکسفورد هم اینطور زبان را یاد می دهند و سرعت یادگیری را بالا می برند.

در قرآن می خوانیم: إثنتا عشرهَ أسباط، یا: من جاء بالحسنه عشرُ أمثالها. با قاعده ای که ما می خوانیم سازگار نیست. در جواب باید گفت این وجه درست است اما وجه غالب نیست. باز هم از این نمونه ها در قرآن داریم. مثل السماءُ مَنُفطر به او جد مذکر و مؤنث سماء در قرآن بکار رفته است)

در فارسی هم ما داریم که فعل را از روی قرائن تشخیص می دهند مثل او می خندید، شما می خندید. شاید بروید یا بروید در معنای امر. در عربی هم همینطور ایهام کلمات را باید با قرینه ها رفع کرد.

باید کتاب را بومی سازی کنیم و در تدریس مان آن را بکار ببریم. من این تجربه را در اموزش ضمائر به ششم اجرا کردم یکبار هُو هُما هم … را به ترتیب درس دادم و امتحان گرفتم و نمرات مختلفی بدست آمد. بار دیگر به کلاس دیگری به ترتیب فارسی من تو ما شما ایشان … آموزش دادم أنا أنت أنتی هو هی … امتحان که گرفتم کل کلاس ۲۰ شدند. به کلاسی که به روش قدیم گفتم با روش جدید تدریس کردم که مورد اعتراض بچه ها واقع شدم حتی کسی که ۲۰ گرفته بود به من گفت تازه فهمیدم دفعه قبل فقط حفظ کرده بودم. لذا ما کتاب درسی را بر اساس تجربیات تدریس های آزمایشی تدوین کردیم.


برچسب‌ها: عربی متوسطه اول, عادل اشکبوس, ترجمه
پاسخ تشریحی کنکور 96...
ما را در سایت پاسخ تشریحی کنکور 96 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amoozeshearabic بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 12:57